دالان تورانی چه هدفی را دنبال میکند؟
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ آذربایجان، روسیه و ارمنستان در نوامبر ۲۰۲۰ اعلامیهای سه جانبه برای پایان دادن به مناقشه قرهباغ کوهستانی امضا کردند. این اعلامیه به درگیری در قرهباغ پایان داد و زمینه را برای همکاری، ثبات و امنیت آینده در قفقاز جنوبی و خزر فراهم کرد.
منطقه قفقاز جنوبی در تقاطع مسیرهای حملونقل روسیه، هند، اروپا و چین قرار دارد. این منطقه همچنین به عنوان یک کریدور انرژی عمل میکند و منابع انرژی را از منطقه خزر به بازار انرژی غرب میرساند.
یکی از مهمترین دستاوردهای بیانیه سهجانبه نوامبر برای آذربایجان، گنجاندن ماده بازگشایی تمام مسیرهای حملونقل منطقهای از جمله کریدور زنگزور بود که آذربایجان را از طریق ارمنستان به ترکیه متصل میکند.
گشایش کریدور زنگزور به معنای باز شدن مسیرهای تجاری بوده که آسیای مرکزی، خزر، آذربایجان و ارمنستان را از اقیانوس آرام به ترکیه متصل میکند. همچنین فرصتی برای گسترش شبکه راه آهن بین روسیه، آذربایجان، ترکیه و ارمنستان به منظور افزایش حجم تجارت منطقهای خواهد بود.
با این حال اختلاف اصلی، بحث بر سر مدیریت و به نوعی حاکمیت آن است؛ یعنی آذربایجان این کریدور را به عنوان تصاحب بر استان سیونیک معرفی میکند که باعث انسداد مرز تاریخی ایران و ارمنستان میشود. این در حالی است که ارمنستان اتصال آذربایجان به نخجوان را به شرط حفظ تمامیت ارضی خود میپذیرد.
ذینفعان اصلی زنگزور
کریدور زنگزور امکان بهرهبرداری از کریدور حملونقل اروپا و آسیا را فراهم میکند که از اهمیت استراتژیک برای روسیه و چین برخوردار بوده و نویدبخش مزایای اقتصادی بالقوه است. همچنین کریدور زنگزور موقعیت آذربایجان را در کریدورهای حملونقل شرق-غرب و شمال-جنوب تقویت خواهد کرد، زیرا این کریدور در جاده تاریخی ابریشم قرار دارد و باکو به دنبال تبدیل شدن به هاب لجستیکی بین اروپا و آسیا است.
آذربایجان از لحاظ مالی و سیاسی در هر دو کریدور حملونقل مشارکت دارد. کریدور شرق به غرب برای چین و اتحادیه اروپا با گردش مالی مجموعا ۵۶۰ میلیارد یورویی اهمیت داشته و علاوهبر این، کریدور زنگزور کشورهای ترکزبان را با تولید ناخالص داخلی ۱.۱ تریلیون دلار به هم متصل خواهد کرد. همچنین با افتتاح این کریدور، مسیر زمینی نخجوان به آذربایجان کاهش خواهد یافت. در حال حاضر فقط یک مسیر از طریق ایران و ترکیه، جمهوری آذربایجان و نخجوان را به هم متصل میکند. این در حالی بوده که با ایجاد یک میانبر با نخجوان، کسبوکارهای نخجوان میتوانند با دسترسی به کریدور حملونقل شرق-غرب و همچنین کاهش مسافت سفر به آذربایجان و روسیه، رشد کنند.
کریدور زنگزور، به نفع ترکیه نیز است. این کریدور چشمانداز کشورهای ترک را در مورد یکپارچگی منطقهای گسترش میدهد. ترکیه با استفاده از کریدور زنگزور به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی میتواند، روابط اقتصادی خود را با جهان ترک تقویت کند. همچنین ترکیه یک کریدور لجستیکی جدید خواهد داشت که آسیای مرکزی و چین را به هم متصل میکند.
این در حالی است که روسیه هم از کریدور زنگزور سود خواهد برد. این کریدور پتانسیل تبدیل شدن به مسیر اصلی حملونقل کالا از روسیه به قفقاز جنوبی و کشورهای همسایه را دارد. قطارهای روسیه میتوانند از طریق آذربایجان در مسیر خود به کریدور زنگزور حرکت کنند که ارمنستان، ترکیه و ایران را به هم متصل میکند و همچنین میتوانند از طریق ترکیه به خاورمیانه و سایر کشورهای جنوب آسیا سفر کنند.
کریدور زنگزور، روسیه و ارمنستان را با مسافت کوتاهی از طریق راهآهن به یکدیگر متصل میکند. علاوهبر این، ایجاد یک اتصال ریلی بین روسیه و ارمنستان دسترسی کسبوکارهای ارمنستانی به بازارهای اتحادیه اقتصادی روسیه و اوراسیا را آسانتر میکند.
سازمان کشورهای ترک
گشایش کریدور زنگزور نقش بهسزایی در تعمیق همگرایی بین کشورهای عضو سازمان کشورهای ترک (OTS) متشکل از ترکیه، آذربایجان و سه کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان)، مجارستان و ترکمنستان خواهد داشت و همچنین این کشورها را با آذربایجان و ترکیه که در سمت غربی آن قرار دارند و کشورهای آسیای میانه در سمت شرق متصل میکند. بنابراین، ایجاد کریدور زنگزور جایگزین موثری برای ترکیه در ایجاد ارتباط ترانزیتی کوتاهتر با کشورهای آسیای مرکزی خواهد بود.
کریدور زنگزور با تبدیل شدن به پل ارتباطی بین اعضای OTS، به توسعه و ادغام این کشورها با حجم کل تولید ناخالص داخلی (GDP) ۱.۵ تریلیون دلار و کل جمعیت ۱۵۰ میلیون دلاری کمک خواهد کرد.
با احداث پل در دو طرف دریای خزر، کریدور زنگزور به یکی از مسیرهای کریدور میانی برای اتصال آسیا به اروپا تبدیل میشود. وضعیت در حال تحول ژئوپلیتیک جهانی، از جمله رویارویی نظامی روسیه و اوکراین و افزایش رقابت بین چین و آمریکا در جهتبخشی حملونقل کالا از طریق دریا به جای مسیرهای زمینی، احتمالا اهمیت مسیرهای زمینی در داخل اوراسیا از جمله کریدور میانی و زنگزور را در سالهای آینده افزایش خواهد داد.
موضع روسیه
تقریبا طیف وسیعی از بازیگران مانند اتحادیه اروپا، چین، روسیه، ترکیه و آذربایجان در پی ایجاد کریدور زنگزور هستند اما در این میان موضع روسیه به دلیل حضور پررنگ آن در قفقاز و رابطه نزدیک آن با ارمنستان و ایران چندان شفاف به نظر نمیرسد و نسبت به اوایل جنگ دوم قرهباغ دچار تحول اساسی شده است.
باید توجه داشت که در بحبوحه تحریمهای اقتصادی ضد روسیه، روسها به مسیرهای قابل اعتماد جدیدی نیاز دارند. به گفته ویتالی ساولیف، معاون وزیر حملونقل روسیه، کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) که قرار است روسیه، آذربایجان، ایران و هند را به هم متصل کند، باید یکی از مسیرهای جایگزین زمینی در نظر گرفته شود. در این راستا، کریدور زنگزور مهم است، چرا که شاخه غربی این مسیر از آذربایجان عبور میکند.
باید توجه داشت که کریدور حملونقل موجود از روسیه به ارمنستان دارای محدودیتهایی مانند وجود مشکلاتی در روابط روسیه با گرجستان -مسیر اصلی حملونقل به ارمنستان از طریق آن عبور میکند- است.
همچنین این احتمال وجود دارد که حملونقل و لجستیک بخشی از جریان کالا از شرق آسیا که از طریق روسیه ترانزیت میشود، به مسیر کریدور میانی و به ویژه کریدور زنگزور هدایت شده و از همینرو، روسیه باید به توسعه کریدور زنگزور علاقه نشان دهد. در غیر این صورت، پیوند موجود باکو-تفلیس-قارص که روسیه عملا در عملیات آن دخالتی ندارد، استفاده خواهد شد. به باور کارشناسان روسی، توسعه کریدور زنگزور میتواند، نفوذ اقتصادی روسیه در قفقاز جنوبی را تقویت کند.
بنابراین، رویکرد مسکو به زنگزور بیشتر مبتنیبر منافع ژئواکونومیکی بوده که در تضاد با منافع راهبردی ایران در قفقاز است. از اینرو، مواضع اخیر مقامات روسیه در جریان سفر ولادیمیر پوتین مورد انتقاد مسؤولان و جامعه نخبگانی ایران قرار گرفته است.
چرا ایران مخالف است؟
ایران از روز نخست جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰، بارها بر حفظ تمامیت ارضی کشورهای منطقه تاکید کرده است. در راستای این رویکرد، تهران حمایت خود از بازگشت قرهباغ به آذربایجان را اعلام کرد. در بحث کریدور زنگزور نیز همان رویکرد دنبال میشود، یعنی ایران با تاکید بر رفع موانع ترانزیتی در قفقاز، برعدم تغییر مرزها پافشاری میکند.
این امر میتواند دلایل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی متعددی داشته باشد. باید توجه داشت که ارمنستان به لحاظ تاریخی رویکرد نزدیکی به تهران داشته و قطع مرز دو کشور به معنی کاهش نفوذ ایران در قفقاز جنوبی و ورود رقیب آن -ترکیه- است.
همچنین، مرز ایران و ارمنستان به عنوان بخشی از کریدور شمال-جنوب است که میتواند در صورت تکمیل زیرساختها، هند را به قفقاز متصل کند. باید توجه داشت که باوجود رابطه نزدیک باکو و اسرائیل، منطقی نیست که همه راههای مواصلاتی ایران به قفقاز در گرو عبور از آذربایجان باشد. همچنین کریدور زنگزور به معنی از دست رفتن بخشی از بازار ارمنستان برای کالاها و انرژی ایران است. باید توجه داشت که بخشی از گاز ارمنستان از طریق ایران تامین میشود.
ایران با تاکید برعدم تغییرات ژئوپلیتیکی پیشنهاد ایجاد کریدور ارس را داد که بخش نخجوان و آذربایجان را از طریق ایران متصل میکند. در واقع، تهران با دور زدن کریدور زنگزور، مسیری را به نخجوان از طریق خاک ایران به باکو پیشنهاد کرده است. دو کشور با ساخت تعدادی زیرساخت از جمله جادهها و دو پل بر روی رودخانه ارس موافقت کردهاند.
مسیر ایران بین آذربایجان و نخجوان کمی طولانیتر از کریدور زنگزور بوده و به جای ۴۷ کیلومتر، ۴۹ کیلومتر است اما رویدادهای اخیر نشان دادند که انتخاب مسیر ایران به این معنا نیست که ترکیه و آذربایجان از طرحهای خود برای کریدور زنگزور از طریق خاک ارمنستان صرف نظر کرده باشند. به عنوان مثال در ۷ ژانویه، عبدالقادر اورال اوغلو، وزیر حملونقل و زیرساخت ترکیه، اظهار داشت که ترکیه انتظار دارد تا سال ۲۰۲۹ پروژه کریدور زنگزور را اجرا کند.
امروز ایران به دلیل تحریمهای شدید اقتصادی غرب نمیتواند همان گاز را به بازار اروپا صادر کند. با این حال، با آغاز فعالیت مسعود پزشکیان به عنوان ریاست جمهوری ایران، دو طرف انتظار بهبود شرایط برای صادرات گاز را دارند. اگر ایران در روابط با غرب به موفقیت ژئوپلیتیکی دست یابد، تهران روی مسیر اصلی ترانزیت گاز از طریق همسایه خود ارمنستان، حساب باز کرده است.
به طور کلی ایران مخالف اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان نیست، بلکه هرگونه پروژه تورانی-ناتویی را در شمال کشور برنمیتابد و هرگونه موضع خلاف آن، با واکنش ایران مواجه میشود.